کد مطلب:124326 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:205

پاسخ او به پرسش های خضر
[1]-20- صدوق با سند خود از امام هادی علیه السلام نقل كرده كه فرمود:

امیرمؤمنان علیه السلام، در حالی كه به دست سلمان تكیه كرده و حسن بن علی علیه السلام با او بود؛ آمد و وارد مسجدالحرام شد و نشست. در این هنگام، مردی خوش اندام با لباسی آراسته، آمد و بر امیرمؤمنان علیه السلام سلام كرد. حضرت علی علیه السلام پاسخ داد، و او نشست و گفت:ای امیرمؤمنان! درباره ی سه چیز از تو پرسش می كنم، اگر به آن ها پاسخ دادی پی خواهم برد كه این مردم از امر تو بر چیزی مسلط شده اند كه (شایسته ی آن نیستند) و داوری من بر ایشان این است كه (با این كار نادرست خود،) در دنیا و آخرتشان در امان نخواهند بود، و اگر پاسخ ندادی خواهم دانست كه تو و آنان برابرید. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:هر چه می خواهی بپرس. او گفت:روح انسان هنگام خواب كجا می رود؟ آدمی چگونه به یاد می آورد و فراموش می كند؟ چگونه است كه فرزند انسان به عموها و دایی های خود شباهت دارند؟ امیرمؤمنان علیه السلام به حسن بن علی علیه السلام رو كرد و فرمود:ابامحمد! به او پاسخ بده. حسن علیه السلام فرمود:

پاسخ پرسش نخست، این است كه روح آدمی (هنگام خواب، گویی كه) وابسته به باد و باد وابسته ی به هواست، تا لحظه ای كه صاحبش برای بیداری بجنبد. هنگامی كه خداوند عزوجل اجازه داد روح نزد صاحبش برگردد روح باد را، و باد هوا را به خود می كشد و بدین سان، روح در بدن صاحبش قرار می گیرد. اگر خداوند اجازه نداد روح نزد صاحبش برگردد، هوا باد را، و باد روح را می كشد و روح تا روز قیامت نزد صاحبش برنمی گردد.

پاسخ پرسش دوم این است كه دل آدمی (گویی كه) در ظرفی است، و بر آن، سرپوشی است، و اگر انسان، صلوات كامل بر محمد (و آل او) بفرستد، آن سرپوش كنار می رود و دل



[ صفحه 42]



روشن می شود و انسان آنچه را [از تعهدات ایمانی] فراموش كرده بود، به یاد می آورد، و اگر بر محمد و آل محمد درود نفرستد یا از صلوات خود (آل را) كم كند، آن سرپوش بر آن ظرف می افتد و دل تاریك می شود و انسان آنچه را به ذهن سپرده بود، فراموش می كند.

پاسخ پرسش سوم این است كه هر گاه مرد با دلی آرام، رگ هایی آسوده و تنی بی اضطراب، با همسر خود همبستر شود و نطفه در رحم جا گیرد، فرزند به پدر و مادر خود شبیه می شود، و اگر مرد با دلی بی قرار، رگ هایی نیاسوده و تنی ناآرام، با همسر خود همبستر شود، نطفه در درون رحم آشفته می شود و بر رگی از رگ ها قرار می گیرد. اگر نطفه بر رگی از رگ های عموها قرار بگیرد، فرزند شبیه عموهایش می شود و اگر بر رگی از رگ های دایی ها قرار بگیرد، شبیه دایی هایش می شود.

آن مرد گفت:شهادت می دهم كه هیچ معبودی جز خدا نیست، و پیوسته بر این شهادت خواهم داد، و شهادت می دهم كه محمد صلی الله علیه و آله رسول خداست، و پیوسته بر این شهادت خواهم داد، و - به امیرمؤمنان علیه السلام اشاره كرد و گفت:- شهادت می دهم كه تو وصی رسول خدا، و پس از او به پا دارنده ی حجت اویی، و پیوسته بر این شهادت خواهم داد. و - به (امام) حسن علیه السلام اشاره كرد و گفت:- شهادت می دهم كه تو وصی امیرمؤمنان علیه السلام و به پا دارنده ی حجت اویی، و شهادت می دهم كه پس از تو، حسین علیه السلام وصی پدر خود و به پا دارنده ی حجت اوست، و شهادت می دهم كه پس از حسین علیه السلام، علی بن الحسین علیه السلام به پا دارنده ی امر اوست، و شهادت می دهم كه محمد بن علی به پا دارنده ی امر علی بن الحسین علیه السلام است و شهادت می دهم كه جعفر بن محمد به پا دارنده ی امر محمد بن علی است، و شهادت می دهم كه موسی بن جعفر به پا دارنده ی امر جعفر بن محمد است، و شهادت می دهم كه علی بن موسی به پا دارنده ی امر موسی بن جعفر است، و شهادت می دهم كه محمد بن علی به پا دارنده ی امر علی بن موسی است، و شهادت می دهم كه علی بن محمد به پا دارنده ی امر محمد بن علی است، و شهادت می دهم كه حسن بن علی به پا دارنده ی امر علی بن محمد است، و شهادت می دهم بر مردی از فرزندان حسین علیه السلام كه كنیه و نام او را نمی گویند، تا (در آخر زمان) امرش آشكار شود و زمین را از عدل پر كند؛ همان سان كه از ظلم پر است.



[ صفحه 43]



سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد ای امیرمؤمنان! سپس برخاست و رفت.

امیرمؤمنان علیه السلام به حسن علیه السلام فرمود:ابامحمد! تعقیبش كن ببین كجا می رود؟ حسن بن علی علیه السلام به دنبالش رفت و گفت:(آن مرد در دید من بود) تا گام در بیرون مسجد نهاد. پس دیگر ندانستم كجای زمین خدای سبحان او را ربود، برگشتم و به امیرمؤمنان علیه السلام گزارش دادم.حضرت علی علیه السلام فرمود:ابامحمد! آیا او را شناختی؟ حسن علیه السلام می گوید:عرض كردم:خدا، پیامبرش و امیرمؤمنان علیه السلام داناترند. علی علیه السلام فرمود:او خضر علیه السلام بود. [1] .


[1] علل الشرايع:96 ح 6.